مفهوم والای صلح را نباید با آتش بس اشتباه گرفت. تقسيم بندی و تفکيك «هنر برای صلح » و «هنر ضد جنگ » بسيار دشوار بوده و گاه امكانپذير نيست.اما آنچه مسلم است «هنر ضد جنگ » با انعكاس خشنونت های جنگ ، تصاوير منزجر كننده كشت و كشتار و نتايج جنگها سعي می كند كاركردی عبرت گونه داشته باشد تا انسانها براي دستيابی به صلح تلاش كنند اما در «هنر برای صلح » هنرمندان به عنوان انسان هایی خلاق دنیایی (آرمان شهری) را تصور می کنند که در آن نشانی از جنگ نیست و حس آرامش و زندگي در صلح را به تصوير می كشند.
هنرمند، آنگاه كه موضوع «صلح » را به عنوان اصلی ترين موضوع اثر و يا آثار خود بر می گزيند، در واقع پا را فراتر از مرزها و ارزشهای شخصی، ملی، دينی و فردی خود گذارده و در معنايی وسيعتر به سوی انسان اجتماع جهانی حركت می کند و به موجودی گيتی باور تبديل می گردد. او چشمان باز جامعه جهانی می شود كه با نگرانی وقايع تلخ و مملو از پرخاشگری بشری را مشاهده كرده و با اميدواری به آينده بشر دنيايی بدون جنگ را در آثارش به تصوير كشيده و در روح اجتماع جهانی تكثير می نمايد.
اين نگاه، اصلی ترين هدف جشنواره هنر برای صلح را به خود اختصاص می دهد.
تفاوت «هنر برای صلح » و «هنر ضد جنگ »
صلح به معنای نبود جنگ نیست ، همانطور که آزادی به معنای زندانی نبودن نیست.