نقاشیهای طبیعت از دو مکتب مختلف پیروی میکنند: نقاشی منظره چینی و هنر غربی. نقاشیهای معروف طبیعت در دستههای مختلفی قرار میگیرند، از تصاویر بسیار واقع گرایانه طبیعت، تصاویر دقیق آبرنگ گونههای مختلف جانوری و اکتشافات جدید جهان، تا نمونههای خیرهکننده از نقاشیهای منظره انتزاعی و مشهورترین نقاشیهای غیرتجسمی در قرن بیستم. طبیعت به عنوان سوژهای عالی برای هنرمندان است که میتوانند احساسات درونی و ایدههای زبان و گرایشهای جدید زیباییشناسی را در آن نقش ببندند و این تنها به آثار امپرسیونیسم و رئالیسم محدود نمیشود. هنرمندان در گذشته اغلب طبیعت را در استودیوهای خود بازسازی میکردند و این مدلها به آنها کمک میکرد تا برخی از بزرگترین تصاویر تاریخ هنر را خلق کنند. با تولد جنبش آوانگارد امپرسیونیسم، هنرمندان به حومه شهر رفتند و شروع به نقاشی کردند. طبیعت به واسطهی اینکه به هنرمند امکان کاوش در تغییر نور و درک رنگ را میدهد، نقطه شروعی برای دستاوردهای بزرگی بوده که چهره هنر را برای همیشه تغییر داده است. برای بسیاری، نقاشی کلود مونه، بهویژه مجموعه او در مورد نور کلیسای جامع روئن و باغ ژاپنی نور و طبیعت در هنر را نشان داد. واسیلی کاندینسکی، هنرمند انتزاعی پیشگام، از طبیعت به عنوان نقطه شروع نقاشیهای خود استفاده کرد، که بر مفهوم معنوی و پیشنهادی در هنر متمرکز بود. امروزه نقاشی های منظره اهمیت نقاشی در هوای آزاد را نشان می دهد که همچنان هنرمندان منظره را مجذوب خود می کند. اما در این میان درختان به عنوان نمادی از اساطیر، استواری و مقاومت و عنصری برای اشاره به زیست آدمی در آثار بسیاری از هنرمندان به کار رفتهاند. به طور مثال وینسنت ونگوگ که یکی دیگر از مشهورترین نقاشیهای درختی جهان به نام شکوفههای بادام را کشیده است که به عنوان اثری شاخص با نگاه به درختان خلق شده است. این تصویر شاخهها و شکوفههای یک درخت بادام را در مقابل آسمان آبی زیبا نشان میدهد. درخت خاکستری نمونه ای از کوبیسم است که پس از مهاجرت موندریان از هلند به پاریس نقاشی شده است. وقتی موندریان به پاریس نقل مکان کرد، بلافاصله با هنر کوبیسم پابلو پیکاسو و ژرژ براک آشنا شد. این نقاشی نمایشی از یک درخت با اشکال هندسی و توام با ساختارشکنی است که برای شکل دادن به درخت در کنار هم قرار میگیرند.
درخت، شمایلی از زیست آدمی
طبیعت به واسطهی اینکه به هنرمند امکان کاوش در تغییر نور و درک رنگ را میدهد، نقطه شروعی برای دستاوردهای بزرگی بوده که چهره هنر را برای همیشه تغییر داده است. برای بسیاری، نقاشی کلود مونه، بهویژه مجموعه او در مورد نور کلیسای جامع روئن و باغ ژاپنی نور و طبیعت در هنر را نشان داد. واسیلی کاندینسکی، هنرمند انتزاعی پیشگام، از طبیعت به عنوان نقطه شروع نقاشیهای خود استفاده کرد، که بر مفهوم معنوی و پیشنهادی در هنر متمرکز بود.