در مورد ولگرد

عنوان این مجموعه ولگرد است... * ولگرد زمانی بیرون می آید که همه خوابیده اند،همه جا ساکت است وآرامش فراگیر شده. او سکون و تعادل را برهم میزند و هارمونی خاص خود را خلق می کند. در سکوتِ ذهن، ولگرد شروع به نجوا میکند.* ولگرد روایت آسیب ها و تِروماهایی است که در هر انسان بوجود می آید که اغلب ریشه ی جنسی دارند. واین آسیب ها در تمام دوران زندگی، روان انسان را تحت تاثیر قرار می دهند وگاهی چنان رشد میکنند که تمام زندگی فرد را مختل می کنند.و این آسیب ها شبیه به ولگردی هستند که گاه در کنجی لانه می کنند،بزرگ می شوند و تمام آن محیط را تبدیل به مخروبه ای می کنند خالی از سکنه. در اینجا ساختمان نماد ناخود آگاه است و موجودات و نمادهایی که استعاره از آسیب های روانی یی را دارند که دراین موقعیت مکانی گیر افتاده اند. این مکان ها ،نقاط خیلی آشنایی نیستند و این سردرگمی و این ناآشنایی به این فضاها و این آشنایی زدایی باعث شده تا مخاطب رابطه ی بین مکان و موجوداتی که در اسارت فضا هستند را کشف کند، موجوداتی سر برآورده از روان آدمی. زمزمه هایی وسواس گونه در پسِ ناخودآگاه، ممتد و تاثیر گذار و در این پروسه این روان انسان و این انسان است که از سیر تعالی خود دور شده و با روان نژندی دست و پنجه نرم می کند.