خفتگی
در استیتمنت نمایشگاه چنین آمده :
در مجموعه «خفتگى» در جستوجوی احساسی بودهایم که در یک نابرابری ناعادلانه متوقف شده است؛ بیان نمادین آنچه از آن ترسیدهایم، گریختهایم یا گاه غمگینانه دوباره به آن پناه بردهایم؛ در پیِ دوباره دیدنِ بایدها و نبایدها، سکوتها و سخنها، در پی شناختن پیلهای که برای خواب زمستانی تنیده شده است.
تن واسطه ادراکی ما است در جهان و هر حرکت، به مانند بیان آنچه بیانناپذیر و فهمیدنی است. خیال اما جهان دیگری میطلبد، جهانی که میتوان در آن دور از تمامی هیاهوها بیدار بود و زندگی کرد.
در مجموعه «خفتگى» در جستوجوی احساسی بودهایم که در یک نابرابری ناعادلانه متوقف شده است؛ بیان نمادین آنچه از آن ترسیدهایم، گریختهایم یا گاه غمگینانه دوباره به آن پناه بردهایم؛ در پیِ دوباره دیدنِ بایدها و نبایدها، سکوتها و سخنها، در پی شناختن پیلهای که برای خواب زمستانی تنیده شده است.
تن واسطه ادراکی ما است در جهان و هر حرکت، به مانند بیان آنچه بیانناپذیر و فهمیدنی است. خیال اما جهان دیگری میطلبد، جهانی که میتوان در آن دور از تمامی هیاهوها بیدار بود و زندگی کرد.