بیوگرافی


علی رستگار فارغ‌التحصیل نقاشی از دانشگاه باهنر کرمان است. او تحصیلات آکادمیک را در رشته نقاشی و دانشگاه کرمان گذراند و در سال ۱۳۸۶ فارغ‌التحصیل شد. او در دوره دانشجویی در چند نمایشگاه گروهی در کرمان آثار نقاشی‌اش را به نمایش گذاشت و در دهه هشتاد شمسی نخستین مواجهات او با تجربه‌آفرینی مستقل به‌عنوان یک هنرمند تجسمی در هنرهای جدید و معاصر شکل گرفت. رستگار در مقام دانشجوی هنر پس از مشارکت در پرفورمنسی از علی کلانتری به نام «انسان گرسنه» در سال ۱۳۸۳ و در یکی از این نمایشگاه‌های هنرهای جدید تهران به قطار هنرهای جدید در ایران پیوست و پرفورمنس‌هایی در دانشگاه کرمان به نام‌های «من و خودم» و «معجزه در کاتاکومب» اجرا کرد. رستگار موفق شد نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری سیحون باعنوان «25دقیقه بعد از شام آخر» برگزار کند و پس از آن نمایشگاه‌هایی را به ترتیب در گالری هما با‌عنوان «تاج‌السلطنه از ونوس راپورت می‌دهد»، گالری ماه باعنوان «من، تو، او، ما، شما، دوباره ما» و گالری آرتیبیشن با عنوان «هوم خانه نیست» برگزار کند. آثار او همچنین در نمایشگاه‌های گروهی دیگری در گالری آرتیبیشن، آرت ایمپکت اینترنشنال امریکا، آرتفر آرتیجیانو ایتالیا، گالری ماه خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته شده است.

توضیحات


آثار علی رستگار از خصلتی بیانگر و مفهومی برخوردارند و در فرم و موضوع در گفتگوی مداوم با تاریخند؛ گفتگو با تاریخ هنر در مقام هنرمندی جهانی و همزمان گفتگو با زیست بوم، هویت و ریشه‌های خود به‌عنوان هنرمندی ایرانی. اگرچه او در تجارب خود به هنرهای جدید نقبی می‌زند اما همیشه زبان بصری مفهوم‌پرداز مختص خود را تا به امروز حفظ کرده است. از این زمان آن‌چه در سه نمایشگاه انفرادی نقاشی و چه در اجراگری‌های رستگار قابل پیگیری است جستجوی دایمی مفاهیم و تلاش برای ترجمه ایده‌ها به زبان تجسمی است. این ترجمه در نمایشگاه نخستین رستگار با ادبیاتی آشکارا سمبولیستی و روایتگر رخ داد، اما هرچه به پیش آمد شیوۀ بیان بصری‌اش پخته‌تر، کم‌سخن‌تر و پیچیده‌تر شده است. مجموعه‌های آغازین رستگار نشانگر کوشش او در مقام هنرمند در جستجوی سبک بصری خودویژه‌اش است. کنجکاوی و جستجو برای یافتن زبانی درخور در ادبیات تجسمی که قادر باشد وجه بیانگر و انتقادی مدنظرش را با فرم و تصویر بیان کند. نقاشی های رستگار گویای مفهومی استعاره ای از ابژه ها است؛ ازاین رو عناصر عینی واجد وجهی زبان شناختی از اشکال تعینی هستند. او به‌وسیله ترکیب معماری با صحنه‌‌هایی سوررئال از جهانی هم‌زمان آشنا و غریب، شبیه به واقعیت روزمره و فرای آن، با به سخره‌گرفتن جاذبه زمین در تعلیق انسانها در تصویر، رویاهایی با ظاهری شیرین می سازد که هر آینه در انتظار ویرانی، سرنگونی و نابودی‌اند.