بیوگرافی |
|
شبنم شرقی اهوازی هستم
44ساله
متولد اهواز
نقاش،تصویرگر و مجسمه ساز هستم
سال 2021 به ترکیه مهاجرت کردم
فارغ التحصیل رشته نقاشی
۲۷ سال تجربه ی اجرا و تدریس را در رشته ی خودم داشتم ،در تصویرگری ،شاگردی استاد کمال طباطبایی، احسان عبداللهی، خسرو انصاری و زهرا نبئ رو در کارنامه دارم حدود ۵ سال پیش تصویرگری رو که سالها دوست داشتم شروع کردم .
44ساله
متولد اهواز
نقاش،تصویرگر و مجسمه ساز هستم
سال 2021 به ترکیه مهاجرت کردم
فارغ التحصیل رشته نقاشی
۲۷ سال تجربه ی اجرا و تدریس را در رشته ی خودم داشتم ،در تصویرگری ،شاگردی استاد کمال طباطبایی، احسان عبداللهی، خسرو انصاری و زهرا نبئ رو در کارنامه دارم حدود ۵ سال پیش تصویرگری رو که سالها دوست داشتم شروع کردم .
رزومه |
|
شرکت در نمایشگاه‌های گروهی متعدد در اهواز
جشنواره ی هنرهای تجسمی استان خوزستان
مقام سوم در مجسمه سازی در جشنواره تجسمی خوزستان
شرکت در جشنواره تجسمی دانشجویی کشوری 1381
نمایشگاه اهواز در تهران1396
نمایشگاه گروهی مثل فلسهای خشکیده ماهی2397
نمایشگاه گروهی زرد می‌روید از نفیر1397
نمایشگاه سالانه هنر در دکوراسیون داخلی موسسه
فرهنگی صبا1397
نمایشگاه گروهی در سایه ی هنر در استانبول 2021
نمایشگاه گروهی آنلاین با گروه هنری آوای نقش در استانبول2012
نمایشگاه گروهی در ev گالری new York City سال 2022
دارای مدرک بین المللی پترن دیزاین در سال 2023
منتخب نقش تیشرت در نهمین جشنواره نقش تن‌پوش 2023
منتخب مجله ی هنری arteork gallery اوکراین 2023
توضیحات |
|
استیتمنت
مجموعه ی شاه ماهی ها
ماهی‌ها در تمام افسانه‌های کهن نماد زندگی بوده اند و در نقش یک ناجی .
ناجیان من اما از نیمه تاریک وجودم جایی که خلاء فرهنگ ،زبان مادری و وطنم وقتی که مهاجری خسته و درمانده بودم در وجودم تبدیل به زخم شده بودند، ناجیانه دورتادور من، دیواری از عشق کشیدند و در سخت‌ترین روزهای مهاجرت نور زندگی من شدند.
می‌پرسید چرا ماهی؟ کودک بودم که با مادرم به بازار ماهی فروش‌ها می‌رفتم و تا از لذت بوی بد ماهی‌ها و لمس پولکها و چشم‌هایشان سیر نمی‌شدند و خانه برنمی‌گشتم یادم نیست، چقدر زمان می‌گذشت اما تک تک پولکها نگاه میکردم، گویی قرار است دیگر پولک ماهی نبینم که البته به خانه که می‌رسیدم، افتخار پاک کردم پولکشان هم در کنار مادرم نصیب من میشد. و در آخر خوردنش اما لذتی نداشت به آن اندازه که فکر میکردم .ماهی ها از همان زمان شاهزاده ی خیال‌های من بودند.
ماهی ها منند و من ماهی ها گاهی میپوشمشان تا گرم شوم
گاهی میخورمشان تا گرسنه نمانم
گاهی هم خودم ماهی میشوم و طعمه ی زندگی.
مجموعه ی شاه ماهی ها
ماهی‌ها در تمام افسانه‌های کهن نماد زندگی بوده اند و در نقش یک ناجی .
ناجیان من اما از نیمه تاریک وجودم جایی که خلاء فرهنگ ،زبان مادری و وطنم وقتی که مهاجری خسته و درمانده بودم در وجودم تبدیل به زخم شده بودند، ناجیانه دورتادور من، دیواری از عشق کشیدند و در سخت‌ترین روزهای مهاجرت نور زندگی من شدند.
می‌پرسید چرا ماهی؟ کودک بودم که با مادرم به بازار ماهی فروش‌ها می‌رفتم و تا از لذت بوی بد ماهی‌ها و لمس پولکها و چشم‌هایشان سیر نمی‌شدند و خانه برنمی‌گشتم یادم نیست، چقدر زمان می‌گذشت اما تک تک پولکها نگاه میکردم، گویی قرار است دیگر پولک ماهی نبینم که البته به خانه که می‌رسیدم، افتخار پاک کردم پولکشان هم در کنار مادرم نصیب من میشد. و در آخر خوردنش اما لذتی نداشت به آن اندازه که فکر میکردم .ماهی ها از همان زمان شاهزاده ی خیال‌های من بودند.
ماهی ها منند و من ماهی ها گاهی میپوشمشان تا گرم شوم
گاهی میخورمشان تا گرسنه نمانم
گاهی هم خودم ماهی میشوم و طعمه ی زندگی.
