بیوگرافی |
|
کیخسرو خروش، نقاش و خوشنویس ایرانی در شهر تهران متولد شد. خانوادهی ادبدوست خروش، موجبات علاقمندی او به حیطهی هنر را فراهم آورد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان رساند و با شرکت در کنکور دانشکده هنرهای زیبا (دانشگاه تهران) و اخذ رتبه اول، به تحصیل هنر نقاشی پرداخت. دورهی کارشناسی نقاشی خود را در فاصلهی سالهای 1340 تا 1345 در این دانشکده سپری کرد و زیر نظر استاتیدی همچون محمدعلی حیدریان تعلیم دید. پس از اتمام دانشکده و خدمت نـظام وظـیفه به کشور انگلستان و فرانسه عزیمت کرد و ماهها در موزهها و گنجینهها به مطالعه مکاتب هنر و نقاشی اهتمام ورزید. همچنین بهصورت آزاد در کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران نیز شرکت کرد و اصول و قواعد خط نستعلیق را نزد حسین میرخانی آموخت. سال 1352 از انجمن خوشنویسان ایران مدرک استادی دریافت کرد و به گروه مدرسان این انجمن پیوست. سال 1358 به عنوان استاد ارشد انجمن خوشنویسان ایران برگزیده شد. او همچنین تجربهی حضور در مناصبی همچون شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران، شورای ارزشیابی هنرمندان کشور و شورای داوری جشنوارهی خوشنویسی جهان اسلام را در کارنامه دارد. همچنین در سال 1384 بهعنوان چـهرهی مـاندگار هـنر و فرهنگ ایران در رشته خوشنویسی معرفی شد.
رزومه |
|
1320. متولد تهران
سال ۴۵ با کسب رتبه نخست دانشگاه هنر را به پایان رسانید
1397نمایشگاه گروهی، «هنرمندان نوگرا از دیروز تا امروز»، سهراب، تهران
1398نمایشگاه گروهی، «بیکرانگی خط و رنگ»، گالری سهراب، تهران
1399نمایشگاه گروهی، «دورنما»، گالری جاوید، تهران
1400نمایشگاه گروهی، «طبیعت با جان»، گالری ثالث، تهران
1400نمایشگاه گروهی، «هر دم از این باغ»، گالری جاوید، تهران
سال ۴۵ با کسب رتبه نخست دانشگاه هنر را به پایان رسانید
1397نمایشگاه گروهی، «هنرمندان نوگرا از دیروز تا امروز»، سهراب، تهران
1398نمایشگاه گروهی، «بیکرانگی خط و رنگ»، گالری سهراب، تهران
1399نمایشگاه گروهی، «دورنما»، گالری جاوید، تهران
1400نمایشگاه گروهی، «طبیعت با جان»، گالری ثالث، تهران
1400نمایشگاه گروهی، «هر دم از این باغ»، گالری جاوید، تهران
توضیحات |
|
او را باید از بزرگترین استادان حال حاضر نستعلیق معاصر دانست. حاصل سالها تلاش و ممارست او کتابت بیش از 35 جلد از شاهکارهای ادبی و هنری است. خروش در مقام نقاش، راه استاد خود محمدعلی حیدریان و آکادمیسم موردعلاقهی او را ادامه میدهد و بهویژه در چهرهنگاری دستی توانا دارد. او چند تکچهرهی استادانه از آیتالله خمینی نقاشی کرده است. از جمله آثار وی در زمینهی خوشنویسی میتوان به رباعیات خیام (1360)، مثنوی پیر و جوان (1361)، خسرو و شیرین (1364)، چهار مقالهی عروضی سمرقندی (1372) و دیوان حافظ (1380) اشاره کرد. آغداشلو دربارهی این هنرمند میگوید: « شرح هنرمندی و مهارت و قدرت اجرایی و شناخت استادانه او از رنگ و ترکیببندی و دریافت عمیقش از روح موضوع و حس شـگفتانگیزش از جـوهر و باطن نقاشی واقعگرا -بیآنکه اسیر واقعیت محض باشد- خود نیاز بـه مـجال مفصلتری دارد، ولی همینقدر کفایت میکند که او را مهمترین نقاش واقـعگرای ایـرانی ایـن دوران میدانم و شادمان و مفتخرم که سالهایی چند در دانـشکده هـنرهای زیبا دانشگاه تهران انیس و جلیس او بودهام.»