ماسوله
۲۸ بهمن ۱۴۰۱ لغایت ۷ اسفند ۱۴۰۱
عکسهای ساسان مؤیدی در نگاهی عمومی، گونهای از عکاسی مستند را پیش رویمان قرار میدهند که بیشباهت نیست به سفرهای عکاسانهی رایج از میانهی قرن نوزدهم به بعد که در آن عکاس - عموماً با حمایت ارگانهای دولتی - به تهیهی انواع عکسهای مستند از اقوام و نوع زندگی ملل مبادرت میورزید؛ سفر تیموتی.اچ.ا. سالیوان برای مستندسازی غرب آمریکا در حدود 1870، و آرشیوسازی شرکت آلیناری در حدود 1850 نمونههایی از این دست عکاسیاند. اگرچه میدانیم ساسان مؤیدی نه با کمک هیچ ارگان دولتی یا خصوصی - که صرفاً بر پایهی عشق به فرهنگ و علاقه به مردم این سرزمین - اقدام به ثبت این عکسها کرده است. ثبتهایی که میکوشند وجوه مختلف اقلیمی/ فرهنگی یک نقطهی خاص از استان گیلان را متمایز کنند و بر پایهی رسالتهای آشکار عکاسی مستندگرایانه حرکت کنند.
ماسوله اقلیمی با ویژگیهای خاص و یکتا ست. آفتاب، اولین اشعهی نور خود را بر بلندای کوه شاه معلم ماسوله میتاباند، و مردم این خطه با قرار دادن تکههای کوچک آینه بر سر در خانههایشان، آخرین ذرات نور غروب را در آن بازتاب داده و به تمام سطح شهر باز میگردانند. این شهر بر پایه محلات چهارگانه بنا شده، اما ساختار معماری آن به شکلی است که این محلهها در بیشترین تماس و ارتباط با یکدیگر قرار دارند و برای استفاده از حداکثر زمین در این شیب تند کوه، ساختار پلکانی را برای معماری آن در نظر گرفتهاند. در ماسوله هر گونه حضوری - حتی به منفعلانهترین شکل نیز - «واقعه ساز» است، این شهر جادویی بر بلندای کوههای تالش، از معماری منحصر به فرد و خیرهکنندهای در دنیا برخوردار است که رفتوآمد آدمها، گپوگئدهها، و حضور تکپرسوناژها روی بامها یا داخل کوچهها حتی، در آمیزشی غریب با معماری سطوح و دیوارها، ترکیبی خیرهکننده و سؤالبرانگیز ایجاد میکند: یک جور همگونی شدید میان انسان و سازههای خویش.
عکسهای مستند ساسان مؤیدی از جهت اصول کلی و الفبای تصویری نکات بارزی را نمایش میدهند. یکی از این ویژگیها «ونتیج» مناسب است، یعنی قرارگیری عکاس در زاویهی مناسب نسبت به صحنه و اتخاذ شیوهی مناسب برخورد با موضوع، که طبیعتاً در رویکرد مستندگرایانه، این امر در سریعترین زمان ممکن صورت میگیرد. نکتهی دیگر «شکل» و نوع به کار بستن خطوط است. در عکسها رهگذران و ساکنین ماسوله توسط پنجرهها، سطوح تودرتوی بامها، یا دیوارهی بازار و درهای بستهی مغازهها قاب شدهاند و این خطوط، هویت جدیدی به آن رهگذران بخشیده است. «بیان» و «داستان» از دیگر مؤلفهها ست که ساسان مؤیدی با بهرهگیری معقول و به دور از هیجان از عناصر جوی – مه غلیظ و افقهای ناپیدا – و تیپنگاری صحیح به آن نزدیک شده است. عبور و هویت یافتن گذرگاههای کوچک در ماسوله یکی دیگر از خصیصههای بارز مکانی است که در عکسهای ساسان مؤیدی به چشم میخورد. در پرترههای محیطی این عکاس، پسزمینههای پویا که بار اصلی اطلاعاتدهی را بر دوش دارند به چشم میخورند، این پسزمینهها گاهی با تفاوت نوری شدید نسبت به پیشزمینه، خبر از دنیایی دوگانه میدهند و گاهی در تصویر منعکس شده در آینهی قهوهخانهها، تنهایی و عزلت پیرمرد نشسته در جلوی کادر را پوشش میدهند.
عکسها با خلوص و صراحت بالایی ثبت شدهاند و نمایش آنها فرصت مناسبی است تا حسرت رویکرد ناب مستندگرایانه را که در سالهای اخیر در کشور ما رو به زوال است، با خود حمل کنیم و بر این تلاش شایسته و درخور، ارج نهاده و قدردان این دغدغه انسانی باشیم.
کیارنگ علائی این متن را به مناسبت نمایش مجموعهی ماسوله در آبان ماه 1395 در گالری شش نوشته بود که در اینجا به شکل خلاصهشده بازنشر شده است.
ماسوله اقلیمی با ویژگیهای خاص و یکتا ست. آفتاب، اولین اشعهی نور خود را بر بلندای کوه شاه معلم ماسوله میتاباند، و مردم این خطه با قرار دادن تکههای کوچک آینه بر سر در خانههایشان، آخرین ذرات نور غروب را در آن بازتاب داده و به تمام سطح شهر باز میگردانند. این شهر بر پایه محلات چهارگانه بنا شده، اما ساختار معماری آن به شکلی است که این محلهها در بیشترین تماس و ارتباط با یکدیگر قرار دارند و برای استفاده از حداکثر زمین در این شیب تند کوه، ساختار پلکانی را برای معماری آن در نظر گرفتهاند. در ماسوله هر گونه حضوری - حتی به منفعلانهترین شکل نیز - «واقعه ساز» است، این شهر جادویی بر بلندای کوههای تالش، از معماری منحصر به فرد و خیرهکنندهای در دنیا برخوردار است که رفتوآمد آدمها، گپوگئدهها، و حضور تکپرسوناژها روی بامها یا داخل کوچهها حتی، در آمیزشی غریب با معماری سطوح و دیوارها، ترکیبی خیرهکننده و سؤالبرانگیز ایجاد میکند: یک جور همگونی شدید میان انسان و سازههای خویش.
عکسهای مستند ساسان مؤیدی از جهت اصول کلی و الفبای تصویری نکات بارزی را نمایش میدهند. یکی از این ویژگیها «ونتیج» مناسب است، یعنی قرارگیری عکاس در زاویهی مناسب نسبت به صحنه و اتخاذ شیوهی مناسب برخورد با موضوع، که طبیعتاً در رویکرد مستندگرایانه، این امر در سریعترین زمان ممکن صورت میگیرد. نکتهی دیگر «شکل» و نوع به کار بستن خطوط است. در عکسها رهگذران و ساکنین ماسوله توسط پنجرهها، سطوح تودرتوی بامها، یا دیوارهی بازار و درهای بستهی مغازهها قاب شدهاند و این خطوط، هویت جدیدی به آن رهگذران بخشیده است. «بیان» و «داستان» از دیگر مؤلفهها ست که ساسان مؤیدی با بهرهگیری معقول و به دور از هیجان از عناصر جوی – مه غلیظ و افقهای ناپیدا – و تیپنگاری صحیح به آن نزدیک شده است. عبور و هویت یافتن گذرگاههای کوچک در ماسوله یکی دیگر از خصیصههای بارز مکانی است که در عکسهای ساسان مؤیدی به چشم میخورد. در پرترههای محیطی این عکاس، پسزمینههای پویا که بار اصلی اطلاعاتدهی را بر دوش دارند به چشم میخورند، این پسزمینهها گاهی با تفاوت نوری شدید نسبت به پیشزمینه، خبر از دنیایی دوگانه میدهند و گاهی در تصویر منعکس شده در آینهی قهوهخانهها، تنهایی و عزلت پیرمرد نشسته در جلوی کادر را پوشش میدهند.
عکسها با خلوص و صراحت بالایی ثبت شدهاند و نمایش آنها فرصت مناسبی است تا حسرت رویکرد ناب مستندگرایانه را که در سالهای اخیر در کشور ما رو به زوال است، با خود حمل کنیم و بر این تلاش شایسته و درخور، ارج نهاده و قدردان این دغدغه انسانی باشیم.
کیارنگ علائی این متن را به مناسبت نمایش مجموعهی ماسوله در آبان ماه 1395 در گالری شش نوشته بود که در اینجا به شکل خلاصهشده بازنشر شده است.