احمد میرزا
شیوه ای جدید در نقاشی خط به بهانه نمایشگاه احمدمیرزا در گالری ماه لتریسم از اروپا شروع می شود و هنرمندان موج نو غربی آن را تجربه کرده اند. گیوم آپولینر (کاشف پیکاسو) که از کوبیسم دفاع کرد، لتریسم را در شعر به صورت سورئالیستی به کار برد و با چیدن مناسب و هندسی واژه ها، ساختمانی به شعر می داد. شعری که درباره خانه بود شبیه خانه می شد و شعری که درباره پرنده، به پرنده شبیه می شد. او سپس به نقاشی پرداخت. خط تزیینی هیروکلیف در عهد فراعنه مصر نیز، نمایانگر ذوق انسان هایی بوده که خط نگاشته های خود را با ظرافت تمام و با معانی تصویری ارایه کرده اند. در ایران و در عهد هخامنشیان خط میخی ظاهر می شود و سپس خط پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی که خطوط رسمی بوده و خط دین دبیری (دین دبیره) که به نگارش متون مذهبی اختصاص داشته است. آنها به نوعی خواندن که بین آنچه نوشته و خوانده می شد، کاملامتفاوت بود عمل می کردند. مثلامی نوشتند «ملکا ملکا» و می خواندند «شاهنشاه» و در ادامه از اوایل اسلام کوفی قدیم رخ می نماید و ابن مقله کامل کننده آن بوده است. سپس خطوط عربی نسخ، ثلث و ریحان رواج می گیرد و تا قسطنطنیه رخنه کرده است. خط نستعلیق اما از ترکیب خط نسخ و تعلیق به وجود آمد. بارزترین نستعلیق نویس قرن نهم میرعلی هروی بود که برای ارتقای آن کوشش بسیار کرد. اما میرعماد آن را به اوج رسانید، همچنین درویش عبدالمجید طالقانی شکسته نستعلیق را رونق بخشید. در دوران قاجار نیز افرادی به وسیله خط نستعلیق آثار بجاماندنی به صورت خط نقاشی پدید آوردند. اسماعیل خان جلایر بارزترین آنهاست. او خوشنویس نبود بلکه خط را نقاشی می کرد و درون خطوط و حواشی آن، گل و پرنده و منظره یا خطوط دیگر قرار می داد. حسن زرین قلم نیز به یک نوع، خط نقاشی کار می کرد. او داخل خطوط را با اشکال مختلف تزیین می کرد و از خط نقاشان مسلم آن دوره بود. در این میانه خطوط مختلفی چون طغری نویسی یا اشکالی با نوشته ایجاد کردن مانند مرغ های بسم الله، شیرهای نادعلی که اغلب برای تزیین پارچه های قلمکار و سنگ قبر به کارمی رفته را می توان آغازی برای خط نقاشی در عهد قاجار دانست. به جراٌت می توان گفت که خط نستعلیق با میرزاغلامرضا در عهد ناصری و کلهر اواخر قاجار و ملک محمد قزوینی که کمتر راجع به او صحبت شده تا اوایل پهلوی ساختمان خط نستعلیق را به درجه کمال رسانیده و هر کوششی که پس از ایشان صورت بگیرد تکرار مکررات و کاری عبث و بیهوده است و تقلید محسوب می شود. در مورد درشت نویسی یا خط (جلی) که امروزه بر سر آن هیاهوی بیهوده می کنند، ابتدا به دست میرزاغلامرضا صورت گرفت و آنهایی که با قطعه خط (نادعلی) میرزا در ابعاد 180 در 120سانتی متر که تماما طلااندازی شده و ضخامت خط آن بیش از پنج سانتی متر است، آشنا باشند می دانند که درشت نویسی با میرزاغلامرضا به اوج رسید و پس از 150سال تکرار آن نه شهرتی دارد و نه افتخار به بار می آورد. از آن گذشته آثاری که از میرزاعمو، شاگرد غلامرضا در حرم حضرت عبدالعظیم مشاهده می شود درشت نویسی در حد عالی است. خط نقاشی امروز اما از این قاعده به دور است، زیرا نقاشی که حروف، اعداد و کلمات را به جای موتیف دستمایه شکل گیری اجزای نقاشی خود قرار می دهد به مفهوم کلامی آن توجه ندارد و خط نقاشی که امروزه ایجاد می شود به قصد خواندن نیست. لذا آنچه امروز به عنوان خط نقاشی شایع است بارزترین نمود آن عدم خوانایی خطوط است و حروف نوشتاری بدون مفهوم. شروع این نوع نقاشی با یک پانل سرامیک در سال 1338 در کارگاه سرامیک اداره هنرهای زیبا آغاز شد و سپس به دست گروه نقاشان سقاخانه به صورت های گوناگون ظاهر شد و به اوج خود رسید. یک دهه بعد محمد احصایی، نصرالله افجه ای و رضا مافی با وامداری از خطوط اصیل، آثار خود را عرضه کردند. از دهه 50 به بعد ده ها و صدها خوشنویس دیگر به گروه خط نقاشان اضافه شده اند و آثاری به وجود آوردند که دنباله روی از نقاشان انگشت شماری است که به آنها اشاره شد. احمد میرزا اما شیوه خط نگاری را با اسلوب خودش و با انگیزه اشاره به خط کوفی و ثلث و ادغام آن دو با هم و آمیخته کردن این دو خط، به گونه ای به اجرا درآورده است که حاصل آن آثاری است که یکدست به وجود آمده اند. این شیوه شخصی که او در آثارش به کار برده، وی را با دیگران متمایز می کند. اکنون خط کوفی با معیارهای جدید و ترکیب تازه ای که به دست آمده، از یک رو همنشینی آن با خطوط ثلث و ریحان و امتزاج آنها ظهور دیگری در عرصه خط نقاشی را به ما القا می کند و یک دگرگونی در کمپوزیسیون این آثار محسوب می شود. خطوطی که طی قرن ها به یکپارچگی و خلوص می رسد و این بار در کنار هم به این ایجاز دست یافته است. از این روست که این نقاشی ها را می توان شیوه ای شخصی تعبیر کرد. اینک باید منتظر باشیم تا در آینده با آثار بدیع و دیگری از احمدمیرزا روبه رو باشیم تا چشم اندازهای تازه ای از این هنرمند درعرصه نقاشی خط به ظهور برسد. صادق تبریزی
رزومه
تهران
شروع نقاشی از سال 1380 تحت تعلیم بیوک احمری ، صادق تبریزی ،محمد فراهانی و احمد خلیلی
نمایشگاه گروهی نقاشیخط از آثار پیشکسوتان و هنرمندان پیشرو گالری آرتبیشن 1398
نمایشگاه گروهی گالری خط سفید به نفع سیل زدگان 1398
نمایشگاه گروهی گالری خط سفید به نفع زلزله زدگان 1397
نمایشگاه گروهی هنر برای هدیه گالری آرتبیشن 1397
حراج سالانه گالری بهنام دهش پور 1397
حراج ملی 1397
نمایشگاه گروهی در گالری خط سفید 1397
نمایشگاه گروهی نقاشی جنوا ایتالیا 1396
نمایشگاه موزه هنرهای معاصر تهران 1395
نمایشگاه فروش آثار هنری (بازار هنر ) 1395
نمایشگاه ( مهمانی هنر ) خانه هنرمندان ایران 1395
نمایشگاه انفرادی گالری لالا تهران 1393
نمایشگاه انفرادی خط نقاشی گالری امیگو ، مالاگا (اسپانیا) 1392
نمایشگاه چند نسل از هنرمندان ایران گالری لاله 1391
نمایشگاه بزرگان خط نقاشی فرهنگسرای ملل 1391
نمایشگاه ( لباس هنر ) خانه هنرمندان ایران 1391
نمایشگاه گروهی اساتید هنرهای تجسمی ، گالری فریا 1391
نمایشگاه آثار هنرمندان نام آشنای کشور ( مهمانی هنر ) خانه هنرمندان ایران 1391
نمایشگاه انفرادی خط نقاشی ، گالری ماه 1391
انتشار مقاله در مجله تجربه شماره 6 آذر ( اقصاد هنر- ماجرای حراجی ها ) 1390
همکاری در نمایشگاه خیالی نگاران ( موزه هنرهای معاصر ) 1389
سخنرانی در سازمان میراث فرهنگی قزوین ( جایگاه نقاشی خیالی نگاری در هنرهای سنتی ) 1390
نمایشگاه هنرهای اسلامی لندن باربیکن 1389
نمایشگاه و جشنواره آرمان به همراه سخنرانی دردانشکده هنر
دانشگاه لعل جواهر نهرو (هند – دهلی نو ) 1389
آرت اکسپو تهران ، خانه هنرمندان 1388
نمایشگاه هفته فرهنگی ایران در بلاروس 1388
نمایشگاه انفرادی خط نقاشی موزه هنرهای مدرن مالاگا ( اسپانیا ) 1388
نمایشگاه گروهی مرکز بین المللی مریدین واشنگتون 1387
نمایشگاه و گارگاه نقاشی ( فرهنگستان هنر ) 1387
نمایشگاه گروهی نقاشی در موزه رضا عباسی 1386
کسب مقام نخست دربخش جوان ( خط نقاشی ) نمایشگاه بین المللی قرآن 1385
برگزاری نمایشگاه انفرادی خط نقاشی ( گالری الا ) بارسلونا اسپانیا 1384
کسب عنوان نخست در جشنواره فرهنگی هنری شهرداری تهران 1383
نمایشگاه گروهی نقاشی در گالری خاوران و بهمن 1383
نمایشگاه انفرادی خط نقاشی ( فرهنگسرای سرو ) 1383