مانیا جلالی فراهانی
من فکر میکنم تصاویر جای خود را بر روی کاغذ پیدا می کنند نه درون ذهن , چون ذهن ما از فهم تصویر قاصر است و فقط توانایی درک فرآیندها را دارد . باور دارم که انسانها روایات مشترک زیادی دارند ولی تمایز آنها در نحوه نقش بستن تصویر آن وقایع در ذهن آنهاست . نقاشی های من روایت داستان عالم هستی من است , عالمی که بعد از سالهای کودکی فراموشش کرده بودم و باید به صدای درونم گوش میدادم تا به یاد آورم . اگر دقیق به نقاشی هایم نگاه کنی هر تکه از ذرات ذهنی خود را در آن خواهی یافت , این کارها درباره چگونگی این یافت شدن ها و ثبت آن در قالب پیکره بیرونی است . هر برداشتی که از هر تصویرش میکنی من درونت را صدا می کند و می توانی داستانی از جنس خود برایش روایت کنی از دوران کودکی به نقاشی علاقه داشتم , به یاد دارم که با هر وسیله ای که در دسترس داشتم نقاشی میکردم , مثلا با سوزن روی دیوار خانه . به دلایلی این امکان حاصل نشد که در رشته هنری درس بخونم و به دانشگاه هنر بروم ولی نقاشی همیشه ساید فراموش شده در من بود , بعد از سالها شروع به شناخت خود و تلاش برای درک کارهایی کردم که دوست داشتم و اینجوری نقاشی کردن از ناخودآگاهم را آموختم , بدون ترس, بداهه و آزاد تلاش کردم داستان خودم را روایت کنم , نمایشی را ترسیم کنم از مانیا و داستانهایی که در ذهنش دارد . سعی کردم در کارهایم تمایز ایجاد کنم چون باور دارم که تمایز کار رو منحصر به فرد می کند , امیدوارم از کارهایم لذت ببرید
رزومه
شرکت در گالری فرزاد, مشهد , ایران در سال 2018
شرکت در نمایشگاه گروهی مکتب ندیده ها , گالری دنا , تهران , ایران در سال 2018
شرکت در نمایشگاه گروهی پناهگاه , گالری ژاله , تهران , ایران در سال 2019