پیدایش
درباره اثر
این مجسمه، لحظهای ناب از تولد، رهایی یا وصال را بهزبان فرم بیان میکند؛ گویی پیکری در آستانهی گذار از زمین به آسمان است — یا شاید در حال بازگشت به مبدأیی نادیدنی. ترکیب حرکات منحنی و فرم حلقهوار، نوعی پویایی درونی را در اثر ایجاد کرده؛ حرکتی که هم زمان را در خود منعکس میکند و هم مفهوم تکرار و چرخه را. در دل این هندسهی نرم، تنشی زیبا میان سنگینی ماده و سبکی روح احساس میشود؛ گویی جسم از دل فلز یا سنگ برخاسته تا مرزهای فیزیکی را پشت سر بگذارد. رنگ طلایی انتخابشده نیز نه فقط عنصری تزئینی، بلکه حامل حس جاودانگی، نور و ارزش است. آنچه اثر را متمایز میکند، تعادل ظریف میان روایت و انتزاع است — هم فرمها گویاست، هم به بیننده اجازه میدهند تفسیری شخصی از لحظه ارائه دهد. این مجسمه نه صرفاً یک شیء ایستا، بلکه مکالمهای بیکلام است میان ماده و معنا، میان زمین و آسمان.