نظر شما در رابطه با هنر خوشنویسی و اقتصاد هنر و روند رشد آن چیست و آیا موفقیتآمیز بوده ؟
خوشنویسی اصولاً در جهان اسلام بهخصوص در کشورهایی مثل ایران، ترکیه، عراق، سوریه، مصر، از یک پیشینه بیش از هزار سال برخوردار است لذا پشتوانهای که هنر خوشنویسی ما دارد هیچ هنر دیگری نداریم که چنین پشتوانهای داشته باشد. در موزههای خارج از کشور تنها آثاری که از کشور ایران بهوفور میشود پیدا کرد در مجموعهها و موزههای خصوصی و در موزههای معتبر بینالمللی هنر خطاطی و تذهیب است این دو هنری که همیشه در کنار هم بودند.
در حراجیهای بینالمللی مثل کریستیز، بونامز، ساتبیز و بسیاری از حراجیهای کوچک و بزرگ زمانی که میخواهند آثار اسلامی را به حراج بگذارند از آثار کتابسازی که شامل کالیگرافی، تذهیب و مینیاتور هستند میفروشند لذا این پشتوانه را نباید دستکم گرفت و اینکه هنر مدرن ما چند سالی است که در ایران شناختهشده و در خارج از کشور کمتر و در عرصه بینالمللی در این زمینه وزنهای بهصورت چشمگیر نیستیم بااینحال ما نمیتوانیم تلاش مدرنیسمهایمان را نادیده بگیریم اما قابلمقایسه با خوشنویسی ما نیست و این قابلیتی است که کمتر به آن پرداختهشده است، این شاید به این دلیل بوده که از ابتدای تأسیس دانشکده هنرهای زیبا نگاهی مدرن به آن بوده و از هنرهای سنتی ما که یکی از آنها خوشنویسی است غفلت شده به همین سبب معمولاً دانشآموختگان ما آشنایی خوبی نسبت به هنر کلاسیک ندارند، اما کافی است ما به موزههای مهم دنیا رجوع کنیم متوجه میشویم که چه آثار درخشانی را هنرمندان خوشنویس ما پدید آوردهاند.
در خوشنویسی حراج باران خوشبختانه این کار را شروع کرده و اگر این راه را درست حرکت کند و مشاوران امین و خیرخواه هنر ایران استفاده کند مطمئناً از حراجیهایی خواهد بود که در سطح کشور و جهانی درزمینهی حراج آثار خوشنویسی بدرخشد.
خوشنویسی در معماری ما حضور بسیار پررنگ دارد، اگر خطوطی را که اکثراً آیات قرآنی است که در بسیاری از اماکن مقدس وجود دارد حذف شود احساس میشود که بنا را از معنویت خارج کردهایم. هزاران قرآن نفیس که ازنظر کتابسازی، جلدسازی، تذهیب، خطاطی، کاغذسازی و ... در بالاترین رتبه از هنر مربوط به خودشان قرار میگیرند.
خوشنویسی، بخصوص از یک قرن پیش و قبل از آن در تمام قسمتهای زندگی حضورداشته و میبینید که ابزار و وسایل زندگی با آیهای از قرآن، شعر و ... خوشنویسی شده و درگیر هستند ولی از دورهای که ما وارد انقلاب صنعتی میشویم و کشورهایی مثل ایران از چرخه تولید خارج میشوند، باعث میشود کالاهایی وارد کشور شوند که از هنر خوشنویسی تهی است.
شما آینده هنر خط ایران را مثبت میبینید؟
بله قطعاً، ایران در جشنوارههای مختلف بینالمللی یا داور است یا سیاستگذار و بهنوعی ارتباطهای بینالمللی دارد و من پیشبینی میکنم که وارد یک دوران طلایی هنر خوشنویسی ازنظر اقتصادی میشویم، چون خوشنویسی هنری نیست که راه میان بُرداشته باشد و اساتید بنامی وجود ندارند که حداقل کمتر از چهل سال خوشنویسی نکرده باشند، البته استثناءهایی مثل درویش عبدالمجید که در سن 35 سالگی فوت کرده، هستند.
با توجه به فروش موفق هنر کالیگرافی شرقی در بازارهای جهانی مثل حراجها رشد خوشنویسی خاورمیانه در این بازار چگونه خواهد بود؟
در کشورهای شرقی مثل چین و ژاپن هنر خوشنویسی اهمیت فراوان دارد و دولتها و مؤسسات خصوصی بروی این هنر سرمایهگذاری کردهاند و در بازار جهانی موقعیت خوبی را بدست آوردند، در کشور ما هم اینگونه است ولی با توجه به مشکلاتی که باعث ضعف اقتصاد کشور شده و لذا میبینیم که امروز هنرمندان خوشنویس ایرانی در کشورهای همسایه از احترام بسیار بالایی برخوردار هستند و بهدوراز مسائل سیاسی که بین کشورها وجود دارد در حال تعامل هستند. بهعنوانمثال در کشور ترکیه که اقتصاد تقریباً مناسبی دارد هنرمندان خوشنویس بعضاً تا 4 سال آینده سفارشهای خوشنویسی دارند ولی در کشور ما به دلیل نوسانات مالی و اقتصادی که وجود دارد قطعاً اقتصاد هنر کشور هم تأثیرپذیر از این عوامل خواهد شد ولی درمجموع این بازار بسیار بکر است برای کسانی که در این هنر سرمایهگذاری کردهاند و در این زمینه برد کردهاند و افرادی دریم که مجموعههای بسیار قوی را جمعآوری کردهاند و هنوز میشود روی این هنر سرمایهگذاری کرد.
همینطور که شما گفتید صندوقهای سرمایهگذاری دولتی و غیردولتی در این زمینه فعالیتهایی کردهاند و حوزههای کسبوکار را به این سمت بردهاند آیا ما هم باید به این سمت برویم و یا ابتدا باید دولت سرمایهگذاری انجام بدیم که دیده و بعد انجام بشود؟
البته من معتقد نیستم که دولت مستقیم بخواهد وارد فضاهای فرهنگی شود و باید بخش خصوصی وارد شود متأسفانه بخش خصوصی خوب کار نکرده است چراکه این بخشها کاملاً خصوصی نیست.
ما بنگاههای خصوصی زیادی را میبینیم که در ظاهراً خصوصی هستند، اما در باطن اینطور نیست و بیشتر برای دور زدن قوانین خودشان معمولاً در دل خودشان شرکتهایی را ایجاد میکنند، خب مسلماً ما اینها را بهعنوان بخش خصوصی اعلام میکنیم ولی واقعی نیست. ولی کسانی که در بازار خصوصی واقعی سرمایهگذاری کردند و بعد از ورود به این عرصه توانستند به موفقیت برسند. آثاری که خود من فروختهام به مجموعهای خصوصی، بین 10 تا 20 برابر ارزشافزوده پیداکرده است. و در این چند سال اتفاقاً در اکثر بازارهای ما میبینیم که هیچ اتفاقی بهجز مسئلۀ تورم اتفاق نیفتاده است. مثلاً در بحث مسکن ما متوجه میشویم که اتفاق خاصی نیفتاده است. اما در هنر رشد داشتیم علیرغم سایر بازارها. اینها بازارهای ناشناختهای است که باید بیشتر موردتوجه قرار بگیرد.
فکر میکنید که رشد خط و خوشنویسی بهمراتب از آثار مدرن بیشتر باشد؟
به نظر من خط پتانسیلهای خاصی دارد اما ممکن است در هنر مدرن حبابهای به وجود بیاید. هنر مدرن ویژگیای که دارد این است که در آن راه میانبر زیادی وجود دارد. ولی هنر خوشنویسی اگر فقط دوران اسلامی را در نظر بگیریم بیش از 1000 سال سابقه دارد. یعنی چیزی که بیش از هزار سال روی آن کارشده و در طول این سالها صیقلخورده است. شما نمیتوانید شاهد این قضیه باشید که کسی سر بیاورد و اعلام وجود کند که من هم هستم. چنین چیزی به خاطر قدمت خط امکان ندارد. حداقلی که شما باید به آن وارد شوید و زمان بگذارید نیاز به 40 سال کار و تجربه دارد. حتی بعد از 40 سال نیز نمیتوانیم بگوییم که او موفق عمل کرده است یا خیر، ما تضمینی هم برای این قضیه نداریم.
لذا چون خوشنویسی راه میانبری ندارد، لذا بازار مطمئنتری برای کسی که میخواهد در آن سرمایهگذاری کند. اما در بازار هنر مدرن میتوان میانبرهایی زد و حبابهایی ایجاد کرد.
اولین نمایشگاه بینالمللی خودتان را در کدام کشور برگزار کردید؟
من نمایشگاههای متعددی داشتیم اما اولین نمایشگاه انفرادی بینالمللی من در دبی برگزار شد.
در بازارهای منطقه کدامیک بازار بهتری برای هنر ایران بوده است؟
بهترین بازار، بازار امارات بوده است، به خاطر اینکه امارات توانسته است به لحاظ اقتصادی در منطقه رشد کند البته بعداً کشورهای دیگر به امارات اضافه شدند. مثل قطر و آن موزۀ معروفش و سپس جذب تعدادی کارشناس حرفهای. خریدهای آنها بهقدری عمده بود و از لحاظ اقتصادی قوی بودند و پرقدرت عمل کردند که قیمت آثار هنری را دو سه برابر در منطقه افزایش دادند.
یعنی اگر اثری را میخواستند که در نظر آنها ارزشمند بود حتماً به دست میآوردند و به هر قیمتی که آنها اثر را میخریدند حتی اگر ده برابر قیمت روز بود و به همین ترتیب توانستند موزهای را اینقدر غنی تشکیل دهند. منتها در کشورهای دیگر هم ازایندست موزهها ساختهشده و شروع به کارکردهاند مثلاً در مالزی موزۀ بزرگ اسلامی را افتتاح کردند که از خود من هم 10، 15 اثر در آن موجود است، البته از خود من تهیه نکردند، از بازار تهیهکردهاند ولی به هر حال از کارهای من هست.
پس در نظر شما امارات، قطر، دبی و مالزی خیلی خوب کار میکنند. اگر بخواهیم بگوییم در هنر خط کشوری خوب عمل میکند و رقیب ایران خواهد شد فکر میکنید کدام کشور خواهد بود؟
ترکیه ببینید کشوری است که ازلحاظ خوشنویسی بسیار دارای اهمیت است اما تعداد خوشنویسی که در ایران داریم در ترکیه نیست، در ترکیه تنها در استانبول هنر خوشنویسی شناختهشده است، از استانبول که بیرون بیایید شهرهای دیگر ترکیه هیچ ارتباطی با خط و خوشنویسی ندارند و حتی نمیدانند خط چه هست، حتی خطی هم که مینویسند درواقع عربی است. آنها فرهنگ خودشان را در هنر خوشنویسی ارائه نمیدهند و درواقع هنر خوشنویسی عربی را اشاعه میدهند. در ترکیۀ قدیم مانند ایران فرهنگ و ادبیات خودش را منتشر میکرد، یعنی اگر خوشنویس خطی را مینوشت همان کلمات و اشعار ترکی را قلم میکرد و همان کلمات و مسائلی که در زبان ترکی بود را مینوشت، ولی امروزه ترکیه به سمتی پیش رفته است که فقط مقلد خط عربی است. چراکه خط آنها به کل تغییر کرده است. لذا میتوان گفت داستان خط و خوشنویسی ما در منطقه بیرقیب است، ولی درعینحال کشور ترکیه کشور مهمی است در همان حد استانبول هم که هست بازهم در هنر خوشنویسی موفق هستند و یک دلیل آن این است که آنها با دنیا در تعامل هستند و از طریق موسسهای به اسم موسسۀ ارسیکا (مرکز احیاء هنرهای اسلامی) که زیرمجموعۀ سازمان کنفرانس اسلامی است و مرکز آن در ترکیه است، آنها توانستهاند از طریق این موسسه به تمام کشورهای اسلامی، پایگاه و جایگاهی داشته باشند، ولی ما که مرکز خوشنویسی جهان اسلام هستیم، متأسفانه به دلیل اینکه ارتباطات سیاسی با بسیاری از کشورها نداشتیم و با برخی دیگر ارتباطات کمی داشتهایم و یا در انزوا بودیم این فرصتها را ازدستدادهایم و فکر هم نمیکنم ما بتوانیم به این زودی به این فرصتها دست پیدا کنیم.
ببینید معتبرترین جایی که میتوان در رابطه بااعتبار هنری یک هنرمند به آن مراجعه کرد، درواقع رزومۀ آن هنرمند است و دست یافتن به نکات که او کجا تعلیمدیده است و خود او در آموزش چه کرده است و چه تأثیری گذشته است؟
در مارکت ایران و بینالملل چه دستاوردی داشته است و چه مقام و موقعیتی دارد، به لحاظ سبککاری آیا استقلال دارد. یا وابسته به سبکهای دیگر است نکتۀ بسیار بسیار مهمی است. چراکه هنرمندی که بتواند سبک شخصی خود را پیش ببرد و مستقل عمل کند، هنر او بسیار بسیار ارزشمند خواهد بود؛ اما تعداد بسیار اندکی به این موقعیت میرسند. مثلاً استاد امیرخانی صاحب سبک هستند. خب من هم بالاخره نمایشگاههایی در ایران، در خارج داشتهام، مثلاً همان اولین نمایشگاهی که در دبی داشتم، اتفاق خاصی افتاده بود در نظر منتقدان که روزنامههای آن زمان هم تقریر کردند. البته که برگزارکنندۀ همان نمایشگاه هم من نبودم، کس دیگری بوده آثار من را خریداری کرده بود و با کسب اجازۀ من آنجا برگزار کرده بود.