صورتهایی متعدد بر سفرههای مچاله و چرک حاضرند و تا قعر تباهی هیچ یک به دیگری نگاه نمیکنند. تنها و در اجتماعی رنگین از تیرگی غوطهورند. انبوه پیکرها و صورتکانی با ضربه قلمهای مطمئن و از فرم خارج شده همراه با حضور تلنگرآمیز رنگهایی نسبتا شفاف، مجموعه اخیر از آثار هنری مهدی راحمی با عنوان «ضیافت در قعر» را به نوعی متمایز و به عنوان انشعابی دیگر در امتداد مسیر هنری او نشان میدهد. هر اثر با اشارهای گذرا به رنگهای فانتزی، زندگی اجتماع بیگانه از یکدیگر را در نمایش و ویترینی دروغین ارایه میدهد. المانهای زندگی معاصر و امروزی با رنگهای متمایز نسبت به دیگر آثار راحمی در راستای گروتسک شدن بعضی از آثار نقش بسته است. میزهایی پیوند خورده با پیکرهی برهنهی زن جوان در کنار گربهای که شیشهی شیر بر دهان دارد در ملغمهای کنار هم قرار گرفتهاند تا تاکیدی بر بیتناسبی بودنهایمان باشد. چهرههای محو و تاریک که تنها به واسطهی آتش سیگار نوری در فضایشان به چشم میخورد و در تمامی لحظات نقش بسته درون این مجموعه، همذاتپنداری و درک مخاطب به دلیل آنچه در عصر حاضر با آن مواجهیم رخ میدهد. گویی تمامی آنچه هستیم در فرمی از هنر راحمی با سویههای مدرنیسم مانند سیلی بر صورتمان میخورد تا شاید لحظهای از سر سفرههای چرک و چروک برخیزیم.
صورتکان بیگانه از هم
یادداشتی به بهانهی نمایشگاه انفرادی مهدی راحمی با عنوان «ضیافت در قعر» در گالری آرتیبیشن