در کنجهای آثار اکرم محمودی روزمرهها دلنشین میشود. نقاشی محیط و اشیا با حضور جزئیات، گویی همزمانی با لحظه دیدار اول همان فضا را برای مخاطب فراهم میکند. امکان مواجهه بیش از نقاشی در آثار او لحاظ شده است. گذراترین لحظهها و عناصر با قلم و نگاه محمودی پیش چشممان زیبا و قابل تأمل میشود. لحظههای هر روز و امروز در آثار پیشرو دیگر بیمعنی نیستند. او روزمرگی زمان استمراری را به ناگهانی در حال میرساند. آثار اکرم محمودی با خلاصهسازی و دقت در جزئیات، نگاهی انتزاعی به اشیا را همراه دارد. رنگگذاری تدریجی در تعامل با زمان و مکان با هویتی تازه برای شیء شکل میگیرد. حالا با این آثار میتوان بیشتر و بهتر دید. درنگ بر اطراف یعنی همان نگاهکردن دوبارهای که به واسطه گوشههای تأمل در هنر اکرم محمودی به چشم میآیند. گرچه طبیعت بیجان را میتوان نمادی از وضعیت انسان نیز در نظر گرفت، اما اوج کار محمودی در برخوردهای عمیق و کوتاه همراه با ضربهقلمها، رنگبندی و هندسه است که طبیعت بیجان را شاعرانه رقم میزند؛ کوتاه، عمیق و شعرگونه همچون هایکوی لحظهها بر بوم. تسلط او بر نقاشی از اشیا، نشان از مهارت این هنرمند درخصوص طراحی از فرمهای هندسی دارد. این تسلط در طراحی محمودی از گوشههای درخشان و روشنی که او با رنگبندیاش پدید آورده، مشهود است. درخششی که میتواند بازنگری را درخصوص جزئیات برای مخاطب به همراه آورد. آنچه را بهعنوان هویت شاخص از منظر فرم و مضمون در هنر دنبال میکنیم، به وضوح در طبیعت بیجان از اکرم محمودی به دست میآوریم. حال در این بازنگری به اطراف میتوان به جای سایه درختان، سایه کولری بر پشتبام را نظاره کرد یا از جزئیات بههمریخته یک میز به وضعیت عصرنشینی پی برد. در نهایت میتوان آثار این مجموعه را با ارجاع به نظریات فیلسوفان ازجمله هایدگر در کتاب «سرچشمه اثر هنری» از منظر فلسفی موشکافی کرد که شاید در این مجال نگنجد. همانطور که این فیلسوف در توصیف کفشهای ونگوگ به نوعی ابزار و ماهیت دیگری را نیز در نظر گرفت گرچه که شاید از وجه نقاشانه اثر دور ماند، اما در هر حال این تحلیل اثباتی بر این مفهوم است که شیء دیگر تنها یک شیء در قاب نیست. این مجموعه آثار با عنوان «مسیح روشن» به صورت نمایشگاه انفرادی از آثار اکرم محمودی، در گالری باشگاه به نمایش درآمده است.
منبع: شرق