هنگام باران به طور معمول از زیر آن میدویم و یا به بیانی واقعبینانه از زیر آن فرار میکنیم اما قطعا در اولین سر پناه به تماشای شهر و طبیعت زیر باران مشغول میشویم و همین انگیزهای برای ثبت لحظهی بارانی از گذشته تاکنون شده است. علاوه بر این حسآمیزی که هنرمندان را وادارد به نقاشی از باران میکند، باید به نکتهای اشاره کنیم که در سالهای دورتر و زمان ظهور نقاشان مدرنیسم در جهان، باران به عنوان راهی برای تاکید بر مهارت هنرمند به نظر میآید. هنرمندان در طول تاریخ با تمرکز بر آب و هوا در آثار نقاشی و البته دیگر آثار هنری به عنوان نمادی وضعیتهای مختلف را شرح دادهاند. به طور مثال در سینما باران نشان از وقوع لحظهای دراماتیک و یا نبردها و امید به روشنایی بعد از باران را به همراه دارد و گویی که قطعا تحولی در پیش است. شکسپیر نیز در آثار خود مانند «طوفان» از فضای ناشی از آب و هوا الهام میگیرد. در حوزه تجسمی بیش از هر نکتهای در ابتدا توانایی هنرمند در اجرای تکنیک با این سوزه مطرح شد و در ادامه از منظر بصری و مضمونی نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. در این میان عکاسان بیش از نقاشان باران را فرصتی مغتنم دیدند. هنرمندی مانند عباس کیارستمی با نگاهی بسیار شاخص و متمایز از باران در پیش و پس شیشهها تصاویری را ماندگار کرده است. از رامبرانت، گوستاو کایبوت،جان فالتر و واسیلی کاندینسکی تا گرهارد ریشتر همگی بر باران از دریچهی فرم و سبک خود نگاه کردهاند و در میان نقاشان ایرانی نیز نامهایی معاصر مانند شیوا خوشبخت و سیاوش مظلومی را همچنان با خلق اثر با مضمون باران شناخته میشوند.
باران از پنجره بوم و لنز
هنرمندی مانند عباس کیارستمی با نگاهی بسیار شاخص و متمایز از باران در پیش و پس شیشهها تصاویری را ماندگار کرده است. از رامبرانت، گوستاو کایبوت،جان فالتر و واسیلی کاندینسکی تا گرهارد ریشتر همگی بر باران از دریچهی فرم و سبک خود نگاه کردهاند و در میان نقاشان ایرانی نیز نامهایی معاصر مانند شیوا خوشبخت و سیاوش مظلومی را همچنان با خلق اثر با مضمون باران شناخته میشوند.