نقاشی قهوهخانهای در تلفیقی هوشیارانه، با بهرهگیری از واقعگراییِ نقاشی غرب و جنبههای نمادین و نگارین مینیاتور، هنری اجتماعی را با کاربردی موثر شکل داد که با توجه ویژهای که به فرهنگ، سنن و اسطورههای قومی ایران داشت، از طریق نمادپردازی و بهرهگیری از نشانهها، مفاهیمی ارزشمند را در نقاشی عصر خود ارائه داد.
نقاشی قهوهخانهای پدیدهای منحصربهفرد در هنر معاصر ایران بوده که گرچه کمتر توجه و تمرکزی بر آثار این دورۀ درخشان معطوف شده است؛ اما دورهای از تاریخ نقاشی ایران را شکل داده که تاثیر شگرفی بر روی مکاتب پس از خود، از جمله آثار هنرمندان سقاخانهای و برخی نقاشان دهۀ 30 و 40 نهاده که همگی در جستجوی گریزگاهی بودند تا به کار خود هویتی ایرانی بدهند و نخستین گامهای مقدماتی در راه دستیابی به جریان یا به اصطلاح مکتب ملی بردارند. از حیث این تاثیرات بزرگ این مکتب بود که هفتمین دوره از سلسله مزایدههای آرتیبیشن به نقاشان قهوهخانهای اختصاص یافت.
نقاشی قهوهخانهای بهعنوان یک رسانه، به جامعۀ عادی دورۀ قاجار در درک مفاهیم و خصوصیاتی از جمله آزادگی، شهامت و آموزههای دینی کمک بسیاری