تراژدی عمیق زیستن آنجا شکل میگیرد که بسیاری از موجودات زنده در مسیر زندگی میآموزند که خود و گروه خاستگاهشان را برتر ببیند. این ماجرا تا آنجا اوج میگیرد که انسان، دیگری را از خود نمیداند. آنجاست که او میتواند هر خطایی را انجام دهد و در این سایه، هر خشونت و مرگی را مجاز میداند.
اما این تراژدی حامل یک تناقض نهفته در درون خود است: نحوه زیست و تجربههای پیشین ماست که تعریف «خود و دیگری» را ذره ذره شکل میدهد و ما ارادهای در این امر نداریم مگر اینکه با تجربه همزیستی با دیگری، معنای جدیدی را به این تعریف درونی «خود و دیگری» تحمیل کنیم.