از اواخر سدهی هشتم ه.ق. که دوران سلطهی گورکانیان در ایران آغاز میشود یکی از درخشانترین ادوار نگارگری ایرانی نیز سر میگیرد. این دوره که به واسطهی انتخاب هرات به عنوان پایتخت، مکتب هرات نام گرفت، شاهد شکلگیری نفیسترین نمونههای نگارگری ایرانی و زاده شدن تعدادی از بزرگترین نگارگران همچون کمالالدین بهزاد است.
دورانی که با بر تخت نشستن سلطان حسین بایقرا و وزارت میرعلیشیر نوایی دورهی استثنایی را در هنر ایران باعث میشود. شاهنامهی بایسنقری که به با حمایت بایسنقر میرزا خلق شد و هماکنون در کتابخانهی کاخ گلستان تهران نگهداری میشود یکی از نمونههای عالی این دوره است.
شاید آخرین سنت درخشان نگارگری ایران را بتوان در دورهی صفویه جستجو کرد؛ زمانیکه نقاشی چون سلطان محمد به ریاست کتابخانهی سلطنتی رسید. پردهی معروف معراج حضرت محمد (ص) که یکی از مشهورترین پردههای به جا مانده در تاریخ نگارگری ایرانی است و بارها در دوران بعد مورد توجه هنرمندان مدرن و معاصر قرار گرفت اثر این نگارگر برجستهی ایرانی است.
رضا عباسی یکی از آخرین چهرههای برجستهی نگارگری ایرانی است. او از نخستین هنرمندانی است که نمونههایی را به تأسی از سنت نگارگری خلق کرد که سفارشدهندگاناش تجار و ثروتمندان و نه درباریان بودند. از آنجا که نگارگری را معمولاً سنت نقاشی درباری میخواندند این تغییر و تحول را میتوان رخدادی مهم در تاریخ این هنر ذکر کرد.
در دورهی قاجار با وجود اینکه هنوز نشانههای تأسی از سنت نگارگری بهجا مانده بود و صنیعالملک نسخهای از هزار و یک شب را به شیوهی نگارگری خلق کرد اما دیگر نه دربار، ثروت لازم برای سفارش آثار نفیس را داشت و نه نگاه عمومی به هنر به مانند گذشته خواهان نگارگری بود.
در این میان شیوهی نگارگری ایرانی در زمانهی خود و در همزمانی با هنر غرب، تفاوتهای تکنیکی مشهودی داشت که شاید برای چشمهای بسیاری ناآشنا بود. عناصر بر روی هم قرار میگیرند و آثار در نهایت کمتر از پرسپکتیو یا عمق لازم برخوردار هستند. بر خلاف آثار در هنر غرب که با نورپردازی و تاکید بر نور همراه بودند و این برگرفته از همان چیزی است که آنها به دنبالش بودند وشرق از آن غنی بود؛ نور.
با روی کار آمدن رضاشاه آخرین تلاش جدی به همت حسین طاهرزادهی بهزاد انجام شد. او که کوشید بخشی از هنرهای قدیمی ایران از جمله نگارگری را احیاء کند گروهی از اساتید نگارگری را گردهم آورد. سنت او را گاه مکتب تهران هم میخوانند.
شاید از حسین بهزاد بتوان به عنوان یکی از آخرین بازماندگان این جریان نام برد. هنرمندی که در میانهی دههی ۱۳۴۰ درگذشت. چهرهی معروف و شناختهشدهای چون محمود فرشچیان را میتوان یکی از آخرین چهرههایی نامید که تا حدودی به نگارگری سنتی وفادارند.
در ادامه به تاثیر نگارگری ایرانی بر سرزمینهای اطراف میپردازیم.