علی چیتساز، نقاش ایرانی ساکن آمریکا، متولد سال ۱۳۵۸ در تهران است. او در دانشگاه آزاد تهران تحصیل کرده و سپس در انستیتوی هنر شیکاگو به تحصیل ادامه داده است. آثار چیتساز در نمایشگاههایی بینالمللی در تهران، لندن، نیویورک، آتن و دبی به نمایش درآمدهاند. چیتساز در آثارش، مخاطب را با مرزهای پیچیدهی هویت، قدرت و درهمتنیدگی فرهنگی مواجه میکند. نقاشیهای او با نگاهی طنزآمیز به بررسی ساختارهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی میپردازد. این نوشتار به تحلیل پنج اثر از مجموعهای میپردازد که در نمایشگاه «کامبک» به نمایش درآمدهاند.
۱. سه کله پوک؛ سنت و مدرنیته
در این اثر، چیتساز با بهرهگیری از رنگهای شاد و نقاشی کودکگونه، خانهای کاهگلی را به تصویر کشیده که در کنار آن تابلویی از برند سیگار Marlboro دیده میشود. در نگاه نخست، این اثر ممکن است تصویری ساده و حتی شوخطبعانه از یک خانهی روستایی به نظر برسد. با این حال، توجه به جزئیات نشان میدهد که تابلو تبلیغاتی بزرگی از سیگار مارلبرو بر دیوار خانه نقش بسته است، چیزی که ظاهراً هیچ ارتباطی با فضای ساده و سنتی روستا ندارد. این تضاد خود بهطور آشکار ما را با پرسشی جدی مواجه میسازد؛ چگونه تبلیغات یک کالای جهانی همچون سیگار میتواند وارد محیطی ساده و بومی مانند این روستا شود؟
در واقع، این اثر چیتساز به ما یادآوری میکند که زندگی سنتی و بومی، بیآنکه خود آگاه باشد، بخشی از یک روند بزرگتر شده است. جایی که کالاها و نمادهای فرهنگ مصرفی غرب تنها به بازارهای محلی نمیرسند، بلکه به دنیای ذهنی و تخیلی ما نیز نفوذ میکنند. در این فضا، روستا دیگر تنها یک مکان جغرافیایی نیست، بلکه به نمایشگاهی از محصولات و نمادهای جهانی تبدیل میشود. عنوان «سه کله پوک» شاید کنایهای باشد به سادهلوحیای که در پذیرش بیچونوچرای ارزشهای وارداتی وجود دارد.
۲. عروسی؛ بازتابهای اجتماعی در مناسک
نقاشی «عروسی» مراسمی سنتی را در جلوی خانهای با سقف قرمز و دیوار سفید به تصویر میکشد. در این صحنه، سه شخصیت دیده میشوند: مردی با کت و شلوار رسمی، زنی با چادر مشکی که دستهگل دارد و فردی که با لباس روحانیت در مقام عاقد ایستاده است. گویی نقش این فرد از عروس و داماد هم برجستهتر است. چیتساز با استفاده از ترکیببندی ساده اما نمادین، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی پیرامون ازدواج سنتی در ایران را به چالش میکشد. این انتخاب، به شکلی طنازانه قدرت نهادهای مذهبی در زندگی شخصی مردم را به نمایش میگذارد.
این اثر، صرفاً بازنمایی یک مراسم نیست بلکه نقدی بصری بر روابط قدرت در چارچوب خانواده، دین و جامعه سنتی است. در واقع، چیتساز در این اثر تلاش میکند تا نشان دهد که بسیاری از جشنها و مراسمهای اجتماعی، حتی اگر به نظر برسند که تنها به هدف شادمانی و اتحاد برگزار میشوند، در پسزمینه خود بازتابهایی از سلسلهمراتب اجتماعی و نابرابریهای قدرت دارند.
۳. مرلین مونرو در اصطبل؛ استعمار فرهنگی
نام این نقاشی بلافاصله ذهن مخاطب را به سمت تضادی آشکار میبرد؛ مرلین مونرو، نماد زن جذاب آمریکایی از فرهنگ پاپ غرب، در فضایی کاملاً سنتی و روستایی. اما آنچه در تصویر واقعی دیده میشود، زنی با پوشش مد غربی در یک خانهی کاهگلی یا اصطبل روستایی نشسته، در حالی که تصویری از مرلین مونرو بهصورت تابلو یا پوستر روی دیوار نصب شده است. چیتساز در این تصویر، مرلین مونرو را نه بهعنوان یک شخصیت زنده بلکه بهعنوان یک نماد بیجان و دور از واقعیت در فضا قرار داده است. این انتخاب آگاهانه از سوی چیتساز، نقدی زیرپوستی به واردات سطحی فرهنگ غربی به فضای سنتی و بومی است. او در این اثر، برخوردهای فرهنگی را به چالش میکشد، تقلیدی که از معنا تهی شده و تنها از ظاهر وام گرفته است. هنرمند این سوال را مطرح میکند که چگونه نمادهای فرهنگ غربی، که معمولاً با مفاهیم مدرنیته، جذابیت و فردیت پیوند خوردهاند، میتوانند بهطور سطحی و بیتناسب به محیطهای سنتی و ناآشنا وارد شوند؟
۴. هنر مفهومی؛ انباشتهگی نمادها
در تابلوی «هنر مفهومی»، شاهد ساختمانی چندطبقه هستیم که هر طبقهی آن قابهایی از تصاویر تلویزیونی یا تبلیغاتی دارد. در پایین ساختمان، یک زمین بازی قرار گرفته که با تابلو «Marlboro» ادغام شده است. این اثر ترکیبی از نمادهای فرهنگی، رسانهای و مصرفی است که با نگاهی طنزآلود کنار هم قرار گرفتهاند و بهطور مستقیم به تحلیل پیچیدگیهای فرهنگی و رسانهای دنیای مدرن میپردازد. فرهنگی که بهطور مداوم توسط رسانهها و تبلیغات در حال شکلدهی به هویت و نیازهای ذهنی و رفتاری افراد است.
چیتساز از این همنشینی غیرمتعارف میان فرهنگ عامهپسند، رسانههای تصویری، و نمادهای مصرفی، فضایی خلق میکند که نهتنها وضعیت فرهنگی جامعه معاصر را به نقد میکشد بلکه از خودِ «هنر مفهومی» نیز بهعنوان ابزاری برای پرسشگری استفاده میکند. او با ترکیب طنز و نقد اجتماعی، نشان میدهد که چگونه کالاها و برندها، علاوه بر اشغال فضاهای عمومی و ذهنی، بهعنوان ابزارهایی برای بازتولید هویتهای بیگانه در جوامع دیگر عمل میکنند.
۵. ورزشی؛ تقابل بصری و معنایی
تابلوی «ورزشی» یکی از آثار پویای این مجموعه است که بهوضوح با تقابلهای بصری و معنایی خود، سوالات عمیقی را دربارهی نقش زنان در فضاهای عمومی و اجتماعی مطرح میکند. زنان با ظاهری مجلسی و غیرعملی، بیشتر نمایانگر تماشاگران یا نمادهای تزئینیاند تا شرکتکنندگان واقعی. این حضور نامتجانس زنان در فضای ورزشی، که معمولاً با تحرک، عملکرد بدنی و لباسهای ساده و کاربردی شناخته میشود، تضادی معنادار میسازد.
چیتساز با این تقابل، نقدی بر نقش زنان در فضاهای عمومی و نمایشگرانه ارائه میدهد، جایی که زن حضور دارد، اما نه به عنوان یک عامل فعال، بلکه به عنوان بخشی از زیباییشناسی یا فُرم. لباسهای رسمی و غیرعملی آنان، آنها را از فضای ورزشی و دنیای فعالیتهای بدنی جدا میکند. این فاصلهگذاری، نقدی بر موقعیت اجتماعی زنان، رویکردهای تبعیضآمیز و کمرنگسازی مشارکت واقعی زنان در عرصههای عمومی است.
زبان بصری و نقد اجتماعی در آثار علی چیتساز
آثار علی چیتساز مجموعهای غنی از نمادها، کنایهها و دیدگاههای انتقادی هستند که بهطور مؤثر به بررسی هویت، قدرت، فرهنگ در دنیای معاصر میپردازند. او با بهرهگیری از رنگهای تند، سبک کودکانه و آگاهانه و با تلفیق نمادهای غربی و شرقی، به نوعی زبان بصری دست یافته است که هم جذاب است و هم تفکر برانگیز.
چیتساز با استفاده از تضادها و ناهماهنگیهای بصری، سوالات اساسی دربارهی فرهنگ جهانیشده، تأثیرات مصرفگرایی و هویتهای فردی و اجتماعی را مطرح میکند. تضادها، که اغلب در لایههای پنهان آثار نهفته است، به مخاطب این امکان را میدهد که به طور همزمان با لذت دیداری با چالشهایی فکری روبهرو گردد. این ویژگیها باعث میشود که آثار او فراتر از صرفاً یک تجربه بصری، بهعنوان ابزاری برای تحلیل و نقد اجتماعی نیز عمل کنند.
نمایشگاه نقاشی «کامبک» با مروری بر آثار علی چیتسازز روز جمعه، ۲۹ فروردین در گالری آرتیبیشن افتتاح شد و تا ۲۱ اردیبهشت ادامه دارد.
علاقهمندان میتوانند همه روزه از ساعت ۱۱:۰۰ تا ۲۰:۰۰ و جمعهها از ساعت ۱۶:۰۰ تا ۲۰:۰۰ به گالری آرتیبیشن مراجعه کنند.