هنر مدرنیستی در ایران همچون بسیاری از پدیدههای مشابه با ورود ایران به دورهی مدرن پا گرفت و رشد کرد. تا به امروز که هنر مدرنیستی ایران صد سالی عمر کرده و نمونههای متعددی از تجربیات را از سر گذرانده است. از زمان نخستین تجربیات ابوالحسن صدیقی در اروپا تا آنچه در دهههای 50 – 1340 رخ داد زمان زیادی نگذشت اما تجربیات و تعداد هنرمندان آنچنان رشد کردند که قیاس دستاوردهای هنر مدرن ایران در میانهی سدهی 14 با آنچه در نخستین گامها رخ داده بود، ناممکن به نظر برسد.
هنرمندان مدرنیست ایران با پیمودن چند مسیر مختلف کوشیدند تا آنچه را که از مدرنیسم اروپایی آموخته بودند درک کرده و به شکلی با مفاهیم کهنتر فرهنگ و هنر ایران آشتی دهند. شاید از همینرو باشد که هنر مدرنیستی در ایران را به دو شاخه تقسیم کردند که گروه اول را نوسنتگرایان خواندند و گروه دوم را مدرنیستهای آزاد؛ گروه اول کوشیدند تا آموزههایی را که از آن سوی جهان میآمد با لهجه یا بیانی ایرانی تلفیق کنند و گروه دوم کوشیدند تا هنر مدرن را مانند پدیدهای بینالمللی درک کرده و بیتوجه به میراث کهن فرهنگی و هنری ایران به سراغاش بروند؛ بی