عبدالحمید پازوکی، نقاش و مدرس هنر متولد ۱۳۳۴ در تهران است. نقاشیهای او به اکسپرسیونیسم انتزاعی متمایل است. او تحصیلات هنری خود را از هنرستان هنرهای زیبای تهران آغاز کرد. سپس وارد هنرکدهی هنرهای تزئینی تهران شد و درجهی کارشناسی رشتهی نقاشی را در سال ۱۳۶۲ از این دانشگاه دریافت کرد. پس از دو سال تدریس در دانشگاه هنر اصفهان برای ادامهی تحصیلات راهی دانشگاه کوُمپلوتِنسهی مادرید شد و دورهی کارشناسی ارشد را در رشتههای نقاشی و بعدتر چاپ دستی گذراند و در سال ۱۳۸۵ درجهی دکتریاش را نیز از همین دانشگاه دریافت کرد. او همزمان با دورهی دکتری در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه سوره به تدریس مشغول شد. نخستین کارنمای داخلی آثار عبدالحمید پازوکی در سال ۱۳۶۴ در گالری نگین تهران برپا شد. او یکسال بعد آثارش را در گالری نولده مادرید به نمایش درآورد و پس از آن نیز آثارش را بهطور مستمر در گالریهای ایران و اسپانیا نظیر اثر، شیرین و اعتماد، سالابریوا، سامرماربلا و اینفانتاس به نمایش گذاشته است. برخی از آثار چاپ و نقاشی او در کلکسیون موزههایی از قبیل موزه تنریفه جزایر قناری اسپانیا، موزه میرو مادرید اسپانیا و موزه هنرهای زیبا شهرداری اَیون اسپانیا نگهداری میشوند. سبک عبدالحمید پازوکی را میتوان اکسپرسیونیسم انتزاعی قلمداد کرد. زمینهی اغلب نقاشیهای او پوشیده از رنگ سفید است. طیفی از ضربهقلمهای پرتحرک خاکستری از گوشه و کنار قاب وارد میشوند و در گام نهایی چند قلمضربه محو و محدود کروماتیک همچون زرد یا بنفش در دل این بافت آکروماتیک مینشیند. برخی از نقاشیهای او سمتوسویی شکلنمایانه میگیرند. پازوکی رسانههای هنری دیگری را نیز آزموده است؛ از آن جمله میتوان به عکاسی زیباییشناسی سانسور در سال ۱۳۸۸ و چیدمان نئون «لحظهی شکوه و افتخار» در سال ۱۳۸۹ اشاره کرد. پاکباز دربارهی این سنخ از آثار او مینویسد: «نقاشیهای اخیر او در مرز میان انتزاع و بازنمایی شکل میگیرند. چنین است که مثلاً امر بازنمایی گلدانی پُر گل در کنشی نقاشانه به لکهرنگها و خطوط سیال تداعیکنندهی موضوع نقاشی بدل میشود». حسینعلی ذابحی درمورد کیفیت حسانی نقاشیهای عبدالحمید پازوکی مینویسد: «عقیده دارم هنر زائیدهی دردهاست. گذشته یا به بیانی دیگر نوستالژی در ژرفای سکوت بهسر میبرد و رساترین صداها را دارد، به شرطی که جرئت غوطهور شدن در آن را داشته باشیم پازوکی با رفتن در این ژرفا و غوطه خوردن در آن کاردانی بالیاقت است و قادر است از این سکوت صداهای دلنواز بیرون بکشد.»