احتمالاً توجه به تهران، زندگی روزمرهاش، نمادهای و یادمانهای شهریاش، تاریخش و یا حتی گوشهوکنارهای نهان از نظرش که برای جمعهای کوچک دوستانه واجد معنی میشود بخشی از مسیر خودآگاهی ایرانی است که در پی درک و کشف خود بهعنوان سوژه است. این فرایند ادراکی از آنچه ایرانی خوانده میشود همراه با رشد و گسترش حوزههای مربوط به مطالعهی زندگی روزمره و شهر در سطح جهان مشروعیتی دوچندان به توجه به شهر تهران میدهد که حال و همزمان با بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... لایههای متعددتری پیدا کرده است. این گرایش در عینحال حالا بازاری را نیز برای خود دستوپا کرده و علاقهمندانی را با خود همراه کرده است که لااقل در حوزهی هنرهای بصری برای خرید آثار هنری مربوط به تهران با دستودلبازی بیشتری پول خرج میکنند. همهی اینها در کنار هم حال فضا را برای عرضهی آثار هنری مربوط با تهران بازتر کرده و محصولات فرهنگی متعدد مربوط به تهران و خردهفرهنگهای مرتبت با آن را میتوان در اشکال مختلف مشاهده کرد؛ از محصولات متنوعی که در شکل انبوه تولید میشوند (لباس، محصولات تزئینی و ...) تا آثار هنری که بهشکل تکنسخه به نمایش درمیآیند.
پس آیا میتوان نمایشگاه «تهران» را که از 27 تیر تا 21 مرداد در گالری آرتیبیشن برگزار شد جزئی از این جریان در نظر گرفت؟